مقالات مرتبط با صنعت چاپ

تاريخچه ساخت هولوگرام و عكاسي سه بعدي براي شعور بي نقص تاريخچه هولوگرافي شما بايستي يك ايده كلي از آنچه كه هولوگرام است، داشته باشيد . فروغ و روشنايي يك موج الكترومغناطيسي مي باشد و هولوگرام از ماهيت  طراحي بسته بندي  موج الكترومغناطيسي به كارگيري مي نمايد . 
هولوگرافي بر خلاف يك عكس معمولي كه از يك لنز براي متمركز كردن يك تصوير روي يك تراشه الكترونيكي به كار گيري مي‌نمايد و يا بخشي از فيلم جايي كه فروغ و روشنايي در آن مي باشد يا كه نوري در آن وجود ندارد به راحتي آن را ضبط ميكند و اين يك خط مش عكاسي مي باشد كه موج نور با جنبش پر سرعت تصوير آن شي را مي‌گيرد و ضبط ميكند و مضاعف شبيه به چهره يي كه شما مي بينيد ،اما در هولوگرافي از امواج تداخل نوروروشنايي استعمال مي نمايد تا تصاويري را كه كاملا سه بعدي است را بگيرد . 
تداخل امواج فروغ دقيقا مشابه با تداخل موجهاي آب است زماني كه شما سنگي را در آب پرتاب مي كنيد سر مشق يا مدلي را كه مي‌بينيد را ميسازد و اين يك خصوصي اطلاعاتي مي‌باشد كه در اين جور الگوي موج براي ساختن هولوگرام استعمال مي شود . 
و اين راه و روش تا وقتي كه LASER ابداع نشده بود استفاده ميشد بعد از آن از آن هولوگرام هاي سه بعدي ، همانطور كه مي بينيد،با نوآوري ليزر يك واقعيت عملي شد . 
ليزر امواج خالص فروغ و روشنايي را ساخت مي كند كه در يك فاز نظير يك گروه حركت مي نمايد . و اين امواج به رخ داراي انسجام مي باشند و اين نوروروشنايي داراي انسجام ضبط الگوهاي تداخل موج نور و روشنايي هولوگرافي را ممكن ميسازد . آلبرت انيشتيين در سال 1917 آغاز فرضيه اي كه روند ليزر را ممكن توليد تكثير تحريك ناميد . ايده ليزر او‌لين توشه در سال 1958 به وسيله آرتور شلاوو و چارلز توئونز كه در آزمايشگاه Bell در موري هيل، نيوجرسي عمل مي كردند ، منتشر شد . تئودور مائيمن بعد از علي برنا ( اختراع كننده ايراني ) كه اولي ليزر گاز را ابداع كرده بود و آنگاه ليزر هليوم نئون را در دسامبر 1960 در آزمايشگاه بل نوآوري كرده بود، اولين ليزر ياقوتي را در سال 1960 هنگامي كه در آزمايشگاه هاي تحقيقاتي هيوز در ماليبو،كاليفرنيا فعاليت مي كرد ، ساخت . رابرت هال، ليزر تزريق نصفه رسانا را در سال 1963 زماني كه در آزمايشگاه هاي الكتريكي در نيويورك فعاليت ميكرد ابتكار عمل كرد كه امروزه به عنوان ديودهاي ليزري شناخته گرديده هست . 
سازمان تصويب اختراعات ايالات متحده در سال 1977،ثبت ابتكار عمل ليزر را به گوردون گولد، دانشجوي دكترا در دانشگاه كلمبيا كه پايين حيث چارلز توئونز درس ميخواد ، و بر شالوده ايده خود ليزر را ساخت در سال 1957به وي اعطا كرد . او بخاطر مشاور حقوقي بد تا سال 1959 براي ثبت ابتكار عمل خويش تصويب نام نكرد . البته آنگاه از گذر كرد بيست سال او اولين كسي بود كه كلمه LASER را به كار مي برد، كه به معناي تقويت فروغ به وسيله تحريك انتشار تابشي است و هولوگرافي تا مدتها قبل از ابتكار ليزر استفاده مي‌شد و تا قبل از سال 1886 در فرانسه گابريل ليپمن تئوري استفاده از تداخل موج نوروفروغ را براي دريافت كردن رنگ در عكاسي توسعه داد، براي اين فعاليت او جيوه را در پشت شيشه دوربين عكاسي قرار مي‌دهد و آن به عنوان يك آينه عمل مي نمايد و امواج نوروروشنايي را از طريق امولسيون گسيل مي نمايد و موجب ساخت تداخل موج مي شود، و آن‌گاه در سال 1891 اين نظريه را يار با بعضا از نمونه هاي ابتدايي از عكس ها با رنگ مختلت به آكادمي علوم ارائه داد و آنگاه در سال 1893 عكس هاي رنگي ساخته گرديده توسط برادران لومير را به آكادمي ارائه اعطا كرد . 
او تئوري خويش را در سال 1894 منتشر كرد . و در سال 1908 پاداش نوبل فيزيك را بر مبنا اين كارش موفق شد . در حالي كه مديريت بخش فيزيك در سوربن بود، ليپمن كه مشاور نقطه پايان نامه يك زن لهستاني به نام ماريا اسكلودوسكا بود به وي اجازه مي داد از آزمايشگاه خويش براي كارش به كارگيري نمايد وي چنان زير تاثير آن زن قرار گرفت كه وي را به يكي از شايسته ترين دانشجويانش به نام مسن كوري، معرفي كرد و ابعاد كهن سال كوري با آن زن لهستاني ازدواج كرد .ماري كوري اولين زني بود كه دو سال آن گاه از تاسيس نوبل براي تحقيقات مشترك در زمينه پديده تابيدن پاداش نوبل فيزيك را در سال 1903 با كمك همسرش و استاد آنتوان هنري برنده شد و وي در سال 1911 براي كشف راديوم و پولونيوم پاداش نوبل شيمي را هم پيروز شد . ليپمن مثل انيشتين كه در مدرسه دانش آموز ضعيفي بود و اديسون كه معلمش وي را بخاطر رمز به هوايي از مدرسه اخراج كرد علم آموز برجسته اي كمبود وي در انجام كارهايي كه به آن علاقه اي نداشت غفلت مي كرد و در آزمون معلمي نيز قبول نشد . موج تداخل رنگ ها در عكسبرداري هاي ليپمن قبل از هولوگرام وجود داشت ، كه رنگها مضاعف زنده بودند و اين رنگها از سود شكست نوروفروغ در رنگهاي نخستين آن ها بودند . براي ديدن تصاوير مانند هولوگرام شما مي بايست فيلم را در زاويه راست نوروفروغ نگه داريد . 
دنيس گابور مجارستاني در سن 15 سالگي با مطالعه كارهاي گابريل ليپمن در سال 1915 به فيزيك عشق و علاقه مند شد گابور هم نظير ليپمن يهودي بود وي در سال 1933 با ارتقاء اقتدار هيلتر بخاطر رهايي از آزار و اذيت مذهبي نازي ها به انگلستان فرار كرد، هنگامي كه در انگلستان بود، در آزمايشگاه تحقيقاتي انگلستان تامپسون-هوستون در راگبي كار ميكرد، او در حالي كه براي بهبود قدرت ميكروسكوپ الكتروني براي ديدن اتم ها عملكرد ميكرد به طور آراسته تئوري خود را نيز تجديد بنا مي كرد . وي نام آن را بر اساس لغت ها يوناني holos هولوگرام ناميد و در سال 1971 گابور به ياد نظريه هولوگرافي جايزه نوبل فيزيك را اخذ كرد . در اتحاديه شوروي سابق يوري نظريه ليپمن را در موضوع تداخل رنگ عكاسي خواند و فهميد كه ميتوان از آن براي تصاوير سه بعدي به كارگيري كرد، وي تجربيات خويش را از سال 1958 استارت كرد و تا هنگامي كه ليزر وجود نداشت از لوله تخليه جيوه براي منشاء نورش به كارگيري مي‌كرد . او فعاليت خويش را در سال 1962 منتشر كرد و نشريه داغ را در يك صدايي جماهير شوروي اخذ كرد . البته اين اولي هولوگرام سه بعدي بود، يوري دنيسويوك شغل هاي گابور را نمي شناخت و در گفتگوها به اينجانب خاطرنشان كرد كه مافوقش به وي درجه پايين داده و به كارش در هولوگرافي اعتماد ندارد البته هنگامي نماينده اي از پژوهشگران آمريكايي خواهان ديدار او شد، حال و روز برايش تغيير كرد، سپس از اين‌كه آن ها ديدند كه عمل وي در غرب باارزش مي باشد ، ثروتش به طرز چشمگيري افزايش يافت و وي يك آزمايشگاه جديد براي خويش زد و زمينه اعتنا بالا قرار گرفت و در سال 1958 امت ليت، هنگامي كه بر روي يك پروژه تحقيقاتي عمل ميكرد، به طور مستقل هولوگرافي را بازتوليد كرد، و هيچ زمان به گابور گوش نداد ، كار او تا سال 1961 منتشر نشد و با ابداع ليزر هليوم نئون، او و دستيارش جوري آپاتنيكس فعاليت خويش را در هولوگرافي انتقال ليزر سه بعدي به عموم معرفي كردند . 
بوسيله سهيل بنيادي|10ام شهريور, 1397|صنعت چاپ|بدون بينش